تولدی دیگر

Wednesday, October 22, 2008

بازم دلم تنگه

فقط آمدم که اعلام کنم که من دوباره به شدت دپرس هستم.

دیشب برای اولین بار برف زمستونی امسال آمد. از این کشور لعنتی متنفرم. از سرماش. از هوای دلگیر و افسرده کننده زمستونش.

دلم هوای گرم و مطبوع شهر عزیزم شیراز رو می خواد با آدمای خاکی و خونگرمش. دلم نسیم خنک و دلچسب شبای تابستونشو می خواد. بوی مست کننده بهار نارنج بهارش رو. دلم شبای حافظیه رو می خواد.

دلم خرید کردن با مامانمو میخواد. درددل های با باباییمو.

دلم یه چمران گردی حسابی با داداشیامو می خواد که اونا ویراژ برن و من سرشون داد بکشم که من دیگه مامان شدم و شیرم خشک میشه اگه بترسم.

مهمونی های خانوادگی خانواده خوشحالمو که با دلیل و بیدلیل دورهم جمع میشیم و به رقص و پایکوبی ختم میشه.

دلم تا صبح بیدار موندن خونه مادرشوهر رو می خواد و حرفهای خاله زنکی درگوشی با محمد و خواهر شوهرم سهیلا به همراه تخمه آفتابگردون و بستنی و هرچیز نوبرانه فصل.

آخ که چقدر دلتنگم.

دلم شب تا صبح بیدار موندن با مریم نازنینم رو می خواد به همراه نوای دلچسب شهرام ناظری و سکوت سرشار از ناگفته هاست.

بی قیدی و بی خیالی مهمون بودن خونه مامان، فراموش کردن اینکه دیگه مامان شدم و احساس لذت بخش دوباره دختر خونه بودن.

دلم تنگه. خیلی تنگ. اگه بخوام از همه اون چیزایی که دلم می خواد حرف بزنم تا فردا باید بنویسم هی دلم اینو می خواد و اونو می خواد بگم. فقط اینو بگم که دلم بدجوری تنگ.

Labels: ,

8 Comments:

  • At 10/22/2008 02:13:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    salam mamnoon ke oomadi cheghadr hese in neveshtat be hale dirooze man shabih bood mohajerha hamashoon deltangan be hava nist inj ataze avale bahare vali man delam baraye shahre sarde khodam va hame oon chizai ke to gofti tange bayad khodemoon ro sargarm konim !!aksatoon ro ham didam va khoshhalam ke ye dokhtar dari miari omidvaram ke salamat bashan ninihat in boooooooooooos ham baraye pesare nazet rasti man 2 man too 7 mah hastam

     
  • At 10/23/2008 01:50:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    زندگي

    زندگي، ارزش آنرا دارد که به آن فکـر کني

    زندگي، ارزش آنرا دارد که ببويي اش چوگل، که بنوشي اش چو شهد

    زندگي، بغض فـروخورده نيست

    زندگي، داغ جگــــر گـــوشه نيست

    زندگي، لحظه ديدار گلــي خفته در گهــــواره است

    زندگي، شوق تبسم به لب خشکيده است

    زندگي، جـــرعه آبي است به هنگامه ظهـــر در بياباني داغ

    زندگي، دست نوازش به ســر نوزادي است

    زندگي، بوسه به لبهاي گلي است که به شوقت همه شب بيدارست

    زندگي، شـــوق وصال يار است

    زندگي، لحظه ديدار به هنگامــــــه ياس

    زندگي، تکيه زدن بر يــار است

    زندگي، چشمه جــوشان صفا و پاکـــي است

    زندگي، مـــوهبت عرضه شده بر من انسان خاکـــي است

    زندگي، قطعه ســـرودي زيباست که چکاوک خواند

    که به وجدت آرد به ســــرشاخه اميد و رجا

    زندگي، راز فـروزندگي خورشيد است

    زندگي، اوج درخشندگــــــي مهتــاب است

    زندگي، شاخه گلي در دست است که بدان عشق سراپا مست است

    زندگي، طعــم خوش زيستن است، شور عشقي برانگيختن است

    زندگي، درک چرا بودن است، گام زدن در ره آسودن است

    زندگي، مزه طعم شکلات به مذاق طفل است

    به، چقدر شيـــرين است

    زندگي، خاطــــره يک شب خوش، زيـــر نور مهتاب،

    روي يک نيمکت چـــوبي سبـــز، ثبت در سينـــه است

    زندگي، خانه تکاني است. هر از چندگاهي از غبار اندوه

    زندگي، گـوش سپردن به اذان صبح است که نويد صبـح است

    زندگي، گاه شده است خوش نيايد به مذاق

    زندگي گاه شده است که برد بيراهم

    زندگي، هر چه که هست، طعـــم خوبي دارد، رنگ خوبــــي دارد

    زندگي را بايد، قدر بدانيم همه

     
  • At 10/23/2008 02:46:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    Behesh migan Nostalgie:-( Bayad ba sargarm kardane khodet behesh ghaleb beshi.
    Manam az kalame "Motenaferam, motenaferam"

     
  • At 10/23/2008 06:12:00 AM , Blogger Afrooz said...

    ببینم! کی بود تو پست قبلیش به دوستش سفارش میکرد که قدر چیزهایی رو که داره بدونه؟ حالا که اینجا هستی سعی کن از لحظه لحظه اش استفاده کنی. با شوهرت و پسر گلت و کوچولوی توی دلت خوش باشی. از برف و سرمای اینجا لذت ببری. روزهایی هم که معجزه ای پیش میاد و هوا آفتابی میشه از آفتابش لذت ببری. وقتی هم که به سلامتی رفتی ایران با خانواده و دوستانت خوش باش. مگر ما چند دفعه زندگی میکنیم؟ بجای این که غصه بخوری که پیش فامیل های عزیزت نیستی لذت روزهای خوش پسر گلت رو ببر. ببخشید اگر لحن پند آمیز و مامان بزرگ هارو دارم. ولی دم رو غنیمت بدون.

     
  • At 10/23/2008 06:18:00 AM , Blogger تولدی دیگر said...

    هاها مرسی افروز جون ولی ببین من یه زن حامله ام که اگه غر هم نزنم دیگه دق می کنم:)

     
  • At 10/23/2008 06:51:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    اميدوارم امروز حالت بهتر باشه.
    هوا البته کماکان سرده.
    پستت منو ياد اون روز برفی انداحت و ازش توی وبلاگ نوشتم.
    البته اگر در اون زمان يک غول چراغ جادو ميومد و ميگفت
    ارباب! ميخواهی اينجا باشی يا شيراز در حافظيه؟
    مطمين باش که منهم ميگفتم
    شيراز شيراز

     
  • At 10/23/2008 07:06:00 AM , Blogger تولدی دیگر said...

    این کامنتو توی وبلاگ خود روز به روز با زندگی هم گذاشتم:
    پریسا جان من از شیراز میام. شهری که وقتی برف میاد آمدها برف ندیده شهر من توش جشن میگیرن. خیلی خوب قشنگی برف رو میبینم و راستش عاشق این هستم که زیر برف بایستم وبه بالا نگاه کنم و دونه ها ی برف رو ببینم که دارن به طرفم میان. عاشق اینم که بشینم پشت پنجره و لیوان کافیمودستم بگیرم و به منظره زیبای جلوی ساختمونون نگاه کنم. ولی در کنار همه اینها 6 ماه برف و بارون دیدن دیگه هیچ قشنگی باقی نمی گذاره. 6 ماه نتونی پسرکت روبه یه پارک ببری و یا حتی یه پیاده روی ساده. شش ماه همه جا رو برفهای یخ زده کوه شده گرفته باشه. راستش می دونی زمستون طولانی پارسال اونقدر بد بود که منو برای همیشه از برف و سرما متنفر کرد. جدای از این حرفاحساب کن فضای حافظیه با هوای برفی چی میشه:)

     
  • At 10/02/2009 12:46:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    سلام پيمانه دلتنگ
    آيا واقعا فكر ميكني دلتنگي يك حقيقته؟ آيا فكر كردي كه چرا دلگير يا به قول خودت دلتنگ هستي؟ عزيز من خمخ جاي كره زمين خاكه و مثل همه. تو بايد فكرت رو تقويت كني تو بايد كاري كني كه بوي بهار ارنج توي فكرت بپيچه. دنيا مياياردها ساله كه هست و مياياردها آدم ميايند و ميروند. همه اون ادمها و اين ادمها هم بعضي هاشون دلتنگ ميشن ، بعضي هاشون بيخيالن . پس بايد ياد گرفت كه بيخيال باشي. بايد به خودت اين حقيقت رو بقبولوني كه واقعا هيچ جاي دنيا با هيچ جاي ديگرش فرقي نميكنه. پس ياد بگير كه همه جا ، همون جا شاد باشي و لذت ببري چون هر چي لذت نبري از دست دادي عزيزم.
    ارادتمند تو رها

     

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home