تولدی دیگر

Tuesday, January 13, 2009

این پست با صورت کاملا شطرنجی شده نوشته شده است

آقا جان هر کسی تو وجودش یه نقطه ضعفی داره یه نقطه تاریک که شرمگینش می کنه و سعی می کنه که پنهانش کنه. نقطه سیاه و تاریک روح من هم قمار هست. یعنی خدا به من و خانواده ام رحم کرده که دختر به دنیا آمدم و دوران شرو شور جوانی ام رو هم توی ایران سر کردم و به کازینو دسترسی نداشته ام.
برای اینکه بهتر بتونم عمق فاجعه رو براتون تشریح کنم اینو بگم این زن حامله قلنبه، سه هفته مونده به زایمانش 2 ساعت راه رو میکوبه میره به آبشار نیاگارا تا بتونه بره کازینو. فقط خدا می دونه که چقدر دلدرد و کمردرد رو تحمل کردم و چطور تونستم دردهامو از مامان بابا و محمد پنهان کنم وگرنه منو کشته بودند.
جای همگی خالی، خیلی خیلی خوش گذشت. بماند که اولش این مامان بابا و محمد بیفکر کلی وقت کازینوی منو تلف کردند و مجبورم کردند که اول برم آبشار رو ببینم. ولی از حق نمیشه گذشت که این آبشار چه عظمت و ابهتی داره. واقعا باشکوه و بینظیره. ابهتش مثل آغوش مادری میمونه که آدم رو به سرگذاشتن روی سینه اش وآرامش دعوت میکنه.
خلاصه با بدبختی همه رو قانع کردم که وقت کازینو شده، از این آبشار بیخاصیت دل بکنید و به ثواب دنیوی و آخروی کازینو رفتن بپردازید. میدونید وقتی که حامله باشی دامنه حرکاتت خیلی محدود میشه که همین باعث میشه که دامنه فعالیت هات هم محدود بشه. اگه تابستون باشه، حتی همین که بشینی روی تراس جلوی آپارتمانت و بهشت روبروت رو نگاه کنی، کلی دلت رو خنک میکنه و راحت میشی. ولی وقتی ماههای سنگینی حاملگی ات با زمستون کشنده و بی پایان اینجا همراه میشه، اونوقته که کازینو رفتن برات میشه بهترین لذت دنیا. یه تفریح پر از هیجان که اصلا هم نیازی به تکون خوردن نداره. هی از چپ و راست هم گارسون های خوشگل میان و ازت میپرسن که چی می خوای تابرات بیارن. تو هم که معلوم نیست که چرا اینقدر این روزا تشنه هستی هی آب و نوشابه سفارش می دی تا بازی دیگه حسابی گوارای وجودت بشه.
نشستم و بازی کردم. هی بردم هی باختم. میبردم خوشحال بودم و تا به باخت میرسیدم صورتم آویزون میشد. دیگه آخرای شب 300 دلار باخته بودم. قیافه ام مثل این قمار بازای بدبختی بود که هستی اشون رو باختن. پولدار نیستیم ولی 300 دلاره نبود که منو اذیت میکرد. حس باخت بود. میدونستم که تا مدتها دیگه کازینو نخواهم آمد و دلم نمی خواست با این احساس بازنده بودن از کازینو بیرون بیام. محمد مثل همیشه ناجی ام شد. اصلا شانس عجیبی توی برد داره. در عرض نیم ساعت 320 دلار بردیم. با زور منو از پای دستگاه بلند کرد. می دونست که اگه ولم کنه میشینم و تا آخر این 320 دلار رو هم میبازم و برمی گردم. خلاصه با کلک اینکه اگه ما با 320 دلار از این کازینو بیرون بریم مثل این میمونه که 20 دلار پول قمار وارد زندگیمون شده راضیش کردم و نشستم 20 دلار اضافه رو هم باختم و شاد و راضی ساعت 12:45 دقیقه شب از در کازینو در آمدم. تا به خونه رسیدیم دیگه ساعت 3 شده بود.
حالا هی شیطونه افتاده به جونم که یکشنبه هفته دیگه تا زایمانت دوهفته باقی مونده. دیگه معلوم نیست که کی بتونی کازینو هم بری. حرفش رو بنداز ببین واکنش بقیه چیه. اگه نکشتنت که برو و حالش رو ببر. اگر هم که خیلی بد واکنش نشون دادند خودتو به موش مردگی بزن و حاملگی ات رو بهانه کن.
ببینم که چه کار می تونم بکنم.

Labels: ,

8 Comments:

  • At 1/13/2009 11:19:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    عجب!ا
    پس کلی هيجان به اين دختر خانوم تزريق کردی. بجاش به خودت هم حسابی خوش گذشته.ه
    اين به اون در

     
  • At 1/13/2009 12:11:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    جيگرتو برم دوست حونم!با بيحالي تموم اومدم سراغ وبلاگت و تقريبا مطمئن كه خبري نيست ولي دماغمان كه سوخته شد كلي هم حال كرديم.
    پايتم اساسي نات انلي من بات آلسو سميرا.(not onlt man but also samira)
    خداييش اگه مي دونستي من چقدر جلوي خودمو مي گيرم كه تو نت ورق بازي نكنم.راستي شنيدم مريم حسابي سلام منو هم بهت رسونده:)
    امروز سميرا هم كلي احوالتو گرفت 2 هفته هست سيماي تلفنش اتصالي داره نمي تونه وصل بشه گفت سلامتو برسونم.مواظب خودت خيلي باش.اگه رفتي كازينو بجاي منم بازي كن.

     
  • At 1/13/2009 12:14:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    راستي 5 شنبه آينده قراره دور هم جمع بشيم. ايندغه من يكي از دوستام رو هم قرار ببرم. اينجوري 4 تا مي شيم مي تونيم ورق بازي كنيم. ولي دوست جون كي ميشه پيمانه خانوم

     
  • At 1/13/2009 12:30:00 PM , Blogger Afrooz said...

    ببینم میتونی این دخترک رو روی میز کازینو به دنیا بیاری یا نه؟ میگن بچه هایی که توی هواپیما به دنیا بیان تا آخر عمرشون میتونن بلیط مجانی از همان خط هوایی بگیرن! راست و دروغش با کسی که گفته. شاید اگر دختر تو هم توی کازینو به دنیا بیاد یه درصدی از درامد کازینو رو تاآخر عمرش صاحب بشه. کی به کیه؟ امتحان کن.

     
  • At 1/13/2009 04:38:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    kolan hayagan angize ama man hargez bishtar az 10$ roosh risk nakardam hala khasisam ya har chi vali omran 300$ bizaboono be khatar bendazam

     
  • At 1/13/2009 09:12:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    خوب خواهر جون ما که اين ور به مدد جمهوري اسلامي از تمام مطاديق بارز کفر و لهو و لعب !!!!!!! به دوريم و بايد ديگامون رو بسابيم و ايضا جماعت البنسا رو چه به اين کارها در مملکت امام زمان..اينه که رسما و غير رسما هيچ تجربه ايي من باب اين موضوع نداريم.اما با توجه به محيط و صد البته نوع بازيش فکر مي کنم خيلي بايد هيجان داشته باشه.البته اين که مي گم تجريه ندارم ار لحاظ جنبه عمومي و آزاد بودنشه..گرفتي که....از اون لحاظ.
    يه فضولي.تا حالا برا نازخاتونت اسم انتخاب کردي؟

     
  • At 1/14/2009 01:33:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    واي چه بامزه. من تا حالا نرفتم كازينو. ولي شوشومون رفته. يعني اينقدر هيجان داره؟

     
  • At 1/14/2009 10:09:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    کازینو رفتن تو حالت برداری باید خیلی جالب باشه. خیلی خوبه که چیزایی که خیلی دوست داری رو بهشون عمل میکنی و تو بند محدودیتها نیستی. عالیه

     

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home