تولدی دیگر

Friday, October 31, 2008

برگشت به گذشته

مرور کردن خاطرات شیرین دانشگاه خیلی دلچسب بود. باعث شد که بشینم و پیمانه اون موقع رو با پیمانه الان حسابی مقایسه کنم. بررسی کنم و ببینم چطوری پیمانه این مسیر رو طی کرده. چقدر به هدفهاش رسیده و چند بار توی این راه ناامید شده،گم شده، زمین خورده و باز یا علی گفته و بلند شده.

راستش این بررسی، سفر لذت بخش و افتخار آمیزی بود. منم مثل افروز حاضر نیستم که به اون روزا برگردم ولی برای اینکارم دلیل دارم. اگه دلیل این برگشتن این باشه که بخوام چیزی رو تغییر بدم و از تجربیات الانم استفاده کنم، که حاضر نیستم اینکار رو بکنم چون از جایی که الان هستم خیلی راضی هستم و نمی خوام اونو تغییر بدم. همه چیز رو به همون شکلی که هست دوست دارم و ازش راضی هستم. نه اینکه فکر کنید که بدون هیچ مشکلی دارم زندگی می کنم و از خوشی زیادی هست که اینا رو میگم. نه به قدر کافی و به اندازه هر آدم معمولی دیگه ای مشکل دارم ولی از آرامش درونی که بعد از سالهای پر فراز و نشیب بدست آوردم، از یافته های فکری که با کلی رنج و زحمت کسب کردم کاملا راضی هستم. از اینکه یاد گرفتم که تو زندگی راضی باشم راضیم. به نظرم این بزرگترین گنجی هست که هر آدمی می تونه داشته باشه. هنوزم پیش میاد مواقعی که بشینم و فکر کنم که اگه اینجوری میشد چی میشد. ولی این مواقع دیگه به ندرت اتفاق میافته و چندان به حساب نمیاد.

حالت دوم هم اینکه به گذشته برگردم و همین مسیر رو دوباره طی کنم. هرگز، هرگز و باز هم هرگز. آخه مگه خلم که اینهمه به خودم عذاب بدم. تازه به آرامش رسیدم. برگردم و این مسیر پر آشوب رو طی کنم که چی بشه. دوباره برگردم همین جا. نه خدا رو شکر می کنم از جایی که هستم و از وضعیتی که دارم.

اونهایی که میدونند که توی دو سال آینده من چه دلمشغولی هایی خواهم داشت، حتما تو دلشون دارن بهم می خندند. اشتباه نکنید. می دونم که چه مشکلاتی سرراه دارم ولی دلم اونقدر آرومه که می دونم می تونم اونها رو پشت سر بگذارم.

Labels:

5 Comments:

  • At 10/31/2008 07:14:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    فقط همون آرامش درون را درياب
    موضوعات زندگی هميشه هستند

     
  • At 10/31/2008 09:31:00 AM , Blogger Afrooz said...

    یادمه اون زمانی که دانشجو بودم (دوباره برگشتیم اون موقع) همه کلاس داشتیم از استاد خواهش و تمنا میکردیم که امتحان رو سخت نگیره که ما نیفتیم و بتونیم درس رو پاس کنیم اون هم خیلی جدی گفت افتادن مال دانشجوئه شما ها نیفتین کی بیفته؟ من استاد! پست تورو که خوندم یاد اون روز افتادم. مشکل مال آدمیزاده. اگر تو زندگیمون مشکل نداشته باشیم و سعی در حلش, توجه کنید حلش و نه پاک کردنش یا ندیده انگاشتنش, نکنیم که دیگه آدمیزاد نیستیم و یا اگر هم باشیم که به جایی نمیرسیم درجا سر جامون ایستادیم. این همه پرحرفی کردم که بهت بگم در حل همه مشکلاتت موفق باشی.

     
  • At 10/31/2008 12:17:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    در مورد مشکلات کاملا موافقم که همیشه و در هر دورانی از زندگی هستن ولی مهم اینه که در اون مقطع چه جوری اونا رو ببینیم و باهاشون کنار بیاییم و چه بسا موضوعی که در این لحظه برامون مشکلی بسیار بزرگ یا غیر قابل حل باشه در آینده که دوباره اونو مرور می کنیم متوجه بشیم که اصلا مشکلی نبوده و فقط این روح و جسم خودمون بوده که در اون دوران ظرفیت و توان رویارویی و مقابله با اونو نداشته و با مرور زمان وتکامل یافتن جسم وروحمان به مساله ای پیش پا افتاده تبدیل شده.خوبی زندگی و مرور زمان همینه.
    ولی در مورد بازگشت به دوران جوانی هر چند که امکان پذیر نیست ولی اگر بود من کاملا موافق بودم.البته این موضوع به نظرم اصلا ربطی به خوب یا بد بودن شرایط فعلی آدم نداره بلکه به نظر من اون دوران از بهترین و لذت بخش ترین دوران زندگی هر کسی بوده ،هست و خواهد بود و نمی شه انکارشون کرد و در هر لحظه یادآوریشون به آدم حس خوبی میده،چه حیف که قابل برگشت واستفاده مجدد و بهتر نیستن :(

     
  • At 11/01/2008 04:18:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    سلام عزيزم. ني ني ها خوبن. اميدوارم شاو و سلامت باشي. منم از وضعيت فعلي راضيم. بقول تو به يه آرامش نسبي رسيدم. ولي واقعا" نسبي چون بنظر من هيچ چيز در زندگي مطلق نيست. منم دوست ندارم اصلا" برگردم به گذشته. الان بهتر دوران زندگيمه بنظرم. بخصوص بودن با بچه ها

     
  • At 11/02/2008 04:05:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    من هم دوست ندارم برگردم به گذشته.. اون امتحانا و کنکور و ..سخت بود. همینجوری من هم راضیم . به مدرسه هم که نگو. دوباره صبح زود بلند شو و برو و حرص امتحان و.. بعد ایندفعه کنکور هم قبول نشم که دیکه هیچی. نه خدا رو شکر. همینجوری خیلی هم خوبه

     

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home