تولدی دیگر

Monday, August 18, 2008

بیچاره عقاب

جای همگی خالی دیروز رفته بودیم Toronto Zoo این اولین تجربه باغ وحش رفتن پسرکم بود. بماند که مامان باباش هم تقریبا بعد از حداقل 20 سال بود که دوباره به باغ وحش می رفتند.

خیلی برای باربد خوشحال بودم و فکر می کردم یه روز فوق العاده براش خواهد بود. اما وقتی اونجا رسیدم و حیونات رو دیدم حسابی توی ذوقم خورد. اون چیزایی که میدیدم هیچ شباهتی با حیونات واقعی نداشتند. همه بیرمق، غمگین و خواب آلوده بودند. به خصوص وقتی به قفس عقاب رسیدیم دلم به درد آمد. عقابی با اون همه ابهتش، عقابی که باید پهنه آسمان جایگاهش باشه، توی یه قفس خیلی کوچیک روی شاخه یه درخت نشسته بود و داشت با چشمای غمگینش تماشا کننده هاشو نگاه می کرد. خیلی دلم سوخت و از خودم بدم آمد که این حیونای بیچاره فقط به خاطر خوشی ما اینجوری از هستی خودشون به دور افتادند و افسرده و غمگین اسیر شدند. اختصاصا می دیدم که باربد هم چندان با حیونا ارتباطی برقرار نمی کنه و حوصله اش سررفته حسابی توی ذوقم خورد و فکر کردم که کار بیهوده ای بوده. تا اینکه به قسمت باغ وحش بچه ها رسیدیم که یه فضای بسته بزرگ بود که توش پر بود از خرگوش و یه تونل های تودرتوی سنگی هم بود که بچه ها از توش رد می شدند و از اینجای کار توجه باربد حسابی جلب شدو خوشش آمد.

کلی اونجا بازی کردو آخرش هم با گریه در آمد. بعدش هم به قسمت میمونها رفتیم که تنها حیونها سرحال باغ وحش بودند و باربد از ته دل به بازیهاشون می خندید.

در مجموع شد یه روز حسابی واسه باربد. پیمانه خانم هم که مدتها بود تنبل شده بود و اصلا دلش نمی خواست از خونه دربیاد حسابی مایه گذاشت و 7 ساعت کامل پشت سرهم راه رفت تا به پسرکش حسابی خوش بگذره.

شوهر جونم ممنون که باوجودی که حسابی کار داشتی و کلی کار از شرکت آورده بودی خونه که انجام بدی ولی به خاطر من و باربد همراهی کردی و به کارات نرسیدی. میدونم که چقدر اضطراب کارت رو داشتی و همین ارزش آمدن وهمراهیت رو صد چندان میکنه. ممنونم به خاطرهمه خوبیها و مهربونی هات وبخصوص اینکه اینقدر بابای خوبی هستی واسه پسرکمون هستی.

پ.ن

به نظر میرسه که دوران تنبلی و بیحالی سه ماه اول حاملگی بالاخره به سررسیده و چند روزی هست که من تقریبا به فعالیت های معمولی ام برگشتم.

1 Comments:

  • At 8/18/2008 08:21:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    خوشحالم که داری يواش يواش انرژیت رو بدست مياری سه ماهه ی دوم کلا حال آدم از هميشه بهتره. خدا رو شکر که هوا هم خوبه و حسابی با باربدی ميتونی بگردی.

     

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home