تولدی دیگر

Saturday, January 15, 2011

پریشان نامه بعد از سفر

وقتی که چند مدت نمی نویسی، شروع مجدد کمی مشکل میشه. در واقع همون مبحث اینرسی سکون و حرکت. سه هفته ای سفر بودم ( برای نصب نرم افزاری که گفته بودم ). البته یه هفته ای هست که برگشته ام ولی دچار شل زدگی بعد از سفر یا همون اینرسی سکون و تنبلی بودم. توی این یه ماه هزاران هزار مطلب رو توی ذهنم نوشتم و با شما درمیان گذاشتم. مسائلی که شاید اگه امکان وبلاگ نویسی هم بود، بازم نمی تونستم اینجا بنویسمشون. افسوس که دقیقا همون مطالبی رو نمیشه نوشت که بیشتر از همه به گفته شدن احتیاج دارن.
به یه انگیزه قوی احتیاج داشتم تا دوباره شروع به نوشتن کنم. تا اینکه امروز برای بار دوم فیلم "میم مثل مادر" رو دیدم. از شبکه " ام. بی. سی. پرشیا" پخش میشد. مثل بار اولی که دیدمش، پوست دلم نازک شد، ترک برداشت و پاره پاره شد. چقدر این فیلم دلچسب و لطیف هست. فیلم که تمام شد دلم می خواست مینشستم و ساعتها اشک میریختم. از اون هق هقهایی که دل آدم رو خنک می کنه. اما افسوس که باید اشکهامو فرو می خوردم و به سوالات بی پایان باربدم جواب می دادم.
مامانش چی شد؟
چرا موهاش این شکلی شده بود؟
چرا باباش پیششون نبود؟ مگه دوستشون نداشت؟
چرا پسر توی آب افتاده بود؟
و..........
نتونستم مقاومت کنم و مثل یه مادر خوب کانال رو عوض کنم.
یه اتفاقای خوبی داره میافته. دعا کنید که کارها خوب پیش بره و همه چیز به حال نرمال برگرده.

Labels:

3 Comments:

  • At 1/16/2011 11:49:00 PM , Anonymous دریا said...

    توکل به خدا. ایشاا..اون چیزی که خیره پیش میاد.. من هنوز این فیلم رو ندیدم. نمیدونم چرا دلم نمیره ببینمش. میترسم طاقت نیارم.

     
  • At 1/17/2011 03:24:00 AM , Anonymous نفراول حرفهای معمولی said...

    آرزومی کنم همه کار همانطوری پیش بره که دوست داری و خیرت درآن هست درمدتی که نبودی وقتی به وبلاگت سرمی زدم و می دیدم خبری نیست دلواپست می شدم موفق باشی

     
  • At 1/17/2011 09:18:00 AM , Anonymous پریسا said...

    انشالله که خیر در پیشه. منهم مثل دریا فیلم میم مثل مادر رو ندیدم. انگار دیگه توان اونجور گریه و شکستن رو ندارم. ‏

     

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home