تولدی دیگر

Friday, November 29, 2013

مائده ای از بهشت



تا حالا شده یه فرشته درخونتون رو بزنه و یه سینی مائده بهشتی رو از طرف خدا تقدیم کنه؟ 
امروز صبح ساعت 11! با تلفن خواهر شوهر از خواب بیدار شدم که می خواست دنبال بچه ها بیاد تا با عمو حمید و پسر خودش به همراه پسر عمو علی رضا یه روز دسته جمعی رو بگذرونند. یعنی خود خود مائده بهشتی بود. برای بچه ها همراه عموحمید و عمه سهیلا بودن یعنی رفتن به دیزنی لند و برای من یعنی یه روز بی دغدغه و با آرامش مجردی.
بچه ها رو راهی کردم و یه روز لذتبخش رو با آقای شوهر گذروندم. اتاقاشون رو مرتب و آماده کردم تا وقتی که برمی گردند مکمل روز خوبشون باشه. آماده برگشتشون بودم که عمه سهیلا زنگ زد و خواهش کرد که اجازه بدیم تا بچه ها رو ببره به خونه مادربزرگ و شب رو اونجا بگذرونند. بین احساس دلتنگی ام برای بچه هام و حس لذتبخش مجردی سردرگم بودم. اما دیدم که خدایش راه داره که هم اونها حظ حضور در خونه مادربزرگ رو ببرند و هم ما لذت کمی آرامش و تنهایی رو.
خلاصه این متن رو پیمانه خانمی می نویسه که یه روز آروم رو گذرونده. دست خواهر شوهر نازنین درد نکنه با این مائده بهشتی اش.  

Labels:

1 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home