تولدی دیگر

Sunday, December 01, 2013

به امید رسیدن به آرزو



امید مثل لوبیای سحرآمیزه، توی دلت جوونه میزنه، به سرعت قد میکشه، از ابرها عبور می کنه و سر به آسمون میکشه. وجودش دلتو گرم می کنه.شیرینی روزهای خوب رو صد چندان می کنه و بهت روحیه میده تا بتونی روزهای بد رو بگذرونی.
منم یه لوبیای سحر آمیز تو دلم جوونه زده و داره با سرعت سربه فلک میکشه. ساعتها میشینم و برای خودم رویا می بافم. به لحظه لحظه بعد از اتفاق افتادنش فکر می کنم و شیرینیش رو باتمام وجودم میچشم. با اینکار تلخی انتظار رو کم می کنم و روزگار می گذرونم.
نمی تونم تصور کنم اگه ادمها امید رو نداشتند چی میشد. خودم اگه این امیدم رو ازم بگیرند دیگه نمی تونم امروزم رو به فردا برسونم. اشتباه نکنید ها! اتفاقا این روزها روزهای خوبی رو دارم. زندگی هیچ وقت بهتر از این برام نبوده ولی چه کار کنم که فکر رسیدن به این آرزو امانم رو بریده و شده نفسم.
به امید تو روزگار میگذرونم ای امید شیرین

Labels:

3 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home